قومگرایی اعتقاد به این است که گروه قومی، نژادی یا اجتماعی خود یا برتر است یا هنجاری است که باید همه گروههای دیگر را با آن مقایسه کرد. در حالی که گاهی اوقات میتواند یک باور آگاهانه باشد، مانند اینکه غذاها یا آداب و رسوم فرهنگها به غیر از فرهنگ شما عجیب یا پستتر باشند، اغلب یک فرآیند ناخودآگاه است. در روانشناسی، قومگرایی آگاهانه یا ناآگاهانه میتواند بر تحقیقات تأثیر بگذارد، منجر به تشخیص اشتباه شود و آسیبهای جدی به جوامعی وارد کند که نادیده گرفته میشوند یا به دلیل عدم انطباق با هنجارهای غربی به عنوان غیرطبیعی آسیبشناسی میشوند.
چرا قوم گرایی رخ می دهد؟
در بررسی مطالعات روانشناختی در سال 2010، محققان دریافتند که 96 درصد از شرکتکنندگان در تمام مطالعات از جوامع غربی، تحصیلکرده، صنعتی، ثروتمند و دموکراتیک (WEIRD) بودند. اما این جوامع عجیب تنها 12 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. مطالعات همچنین تمایل به انحراف به سمت جوامع سفیدپوست، طبقه متوسط و حومه شهر در آن جوامع عجیب و غریب داشتند، که باعث شد حجم نمونه حتی کمتر نماینده تنوع تجربیات انسانی باشد.
دکتر کی چینوه ایدیگو، روانشناس دارای مجوز و متخصص توضیح می دهد: «با توجه به اینکه دنیای اجتماعی مبتنی بر هنجارها و آداب و رسوم گروهی از مردم است، اغلب رفتارهایی که به عنوان انطباق [یا] ناسازگار دیده می شود، از نظر فرهنگی نیز قابل اطلاع است. در ادغام نظریه چند فرهنگی، زمینه اجتماعی و عدالت اجتماعی در عمل او.
مثال:
برای مثال، آداب و رسوم، هنجارها و انتظارات یک خانواده مهاجر ممکن است با آداب و رسوم یک خانواده اصلی که در همان جامعه زندگی می کنند متفاوت باشد.
این تمرکز تقریباً انحصاری روی روانشناسی چنین حجم نمونه کوچکی منجر به تعمیم ارزشهای فرهنگی سفید، طبقه متوسط، حومه شهر و ایدههای مربوط به سلامت روان در کل جمعیت جهان شده است. تجربه یک زیرمجموعه کوچک از بشریت به عنوان پیش فرض یا معیاری تلقی می شود که دیگران با آن مقایسه می شوند – و زمانی که آنها مناسب نباشند، ممکن است غیرعادی یا ناخوشایند قضاوت شوند.
عمل بالینی منعکس کننده قوم گرایی است که در تحقیقات یافت می شود. دکتر ایدیگو گفت: «درمانگران در کالجها و دانشگاههایی آموزش میبینند که تقریباً 75 درصد از اعضای هیئت علمی آن سفیدپوست هستند. از آنجایی که دادهها و آموزشها به شدت به چنین زیرمجموعه کوچکی از جمعیت انسانی تعصب دارند، برای ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشت روانی دشوار است که گرهای از این قومگرایی را در عمل خود باز کنند.
چگونه قومگرایی در روانشناسی ظاهر میشود؟
این قومگرایی در تحقیقات روانشناختی میتواند به نحوه برخورد ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی به مراقبت منجر شود. گری تاکر، مدیر ارشد بالینی و رواندرمانگر دارای مجوز در D’A گفت: «این سوگیریها میتواند منجر به تشخیصهای اشتباه یا درمانهای نادرست و همچنین عدم درک تجربیات فرهنگی بیمار شود. دکتر ایدیگو اضافه کرد: “ممکن است اهداف درمانی را که برای یک مشتری ایجاد می کنیم، مشخص کند، زیرا سوگیری های ما بر تصور ما از ظاهر سلامتی تاثیر می گذارد.”
مثال:
برای مثال، درک محدود تروما بهعنوان مجزا، تجربیات شخصی مانند کودکآزاری یا جنگ، نه تنها تجربه انواع دیگر تروما را از دست میدهد، بلکه ابزارهایی را که ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی برای درمان تروما در اختیار دارند، محدود میکند. مواجهه درمانی، که طی آن بیماران تشویق می شوند تا در مورد خاطرات آسیب زا خود به عنوان راهی برای مقابله با آنها صحبت کنند، یکی از روش های اولیه مورد استفاده برای درمان PTSD است. یکی دیگر از روشهای پرکاربرد، درمان شناختی رفتاری (CBT) است که در طی آن بیماران باید الگوهای فکری منفی را که باعث میشود همیشه از پیامدهای فاجعهبار ترس داشته باشند یا در مورد اجتناب از خطرات احتمالی هوشیار باشند، بیاموزند.
اما، همانطور که یک مقاله دانشگاهی اشاره کرد، هیچ یک از این روش ها واقعاً در مورد پناهندگانی که از خشونت فرار می کنند صدق نمی کند. برای اولین بار، تهدید به خشونت تمام نشده است، زیرا خطر رد شدن از پناهندگی یا ردیابی توسط کسانی که می خواهند به آنها آسیب برسانند همچنان ادامه دارد. بنابراین این ایده که ترس از این امکان صرفاً یک «الگوی فکری منفی» است که باید از آن یاد نگرفت، در اینجا صحیح نیست.
علاوه بر این، در طول فرآیند سختگیرانه درخواست پناهندگی، پناهندگان اغلب مجبور می شوند تا آسیب های روحی خود را با جزئیات زیاد، گاهی اوقات بارها و بارها توصیف کنند تا مقامات را متقاعد کنند که ادعای پناهندگی آنها مشروع است. به همین دلیل، رویکرد رایج مواجهه با خاطرات از طریق مواجهه درمانی ممکن است تأثیر درمانی چندانی نداشته باشد.
چرا قوم گرایی مضر است؟
همانطور که در مثالهایی که قبلاً ذکر شد مشاهده شد، قومگرایی میتواند صدمات زیادی به بسیاری از افرادی که از تحقیقات و عملکرد بالینی روانشناسی کنار گذاشته شدهاند، وارد کند. تعمیم در مورد اینکه چگونه پویایی خانواده باید کار کند می تواند کودکان را جابجا کند. تعاریف محدود تروما می تواند افراد را با عدم تشخیص دقیق تروما از درمان محروم کند یا منجر به برنامه های درمانی نامناسب شود. اما همچنین می تواند به روش های کمتر آشکار آسیب برساند.
یک شکایت کلیدی که از مشتریانی که پس از چندین بار تلاش برای یافتن درمانگر مرا پیدا کردند میشنوم این است که احساس میکردند دیده نمیشوند، مثل اینکه نمیتوانستند کاملاً مانند خودشان با ارائه دهندگانی که آگاهی انتقادی از خودشان و تأثیر فرهنگ در درمان ندارند نشان دهند. اتاق، گفت: البالگیتی. حتی زمانی که یک پزشک آشکارا قومگرا یا آگاهانه تعصب نداشته باشد، این فقدان آگاهی و آموزش میتواند آنها را برای مراقبت از بیماران از گروههای به حاشیه رانده شده و نادیده گرفته شده تاریخی بیمهارت کند.
تاکر میگوید: «این میتواند جمعیت خاصی را بدون دسترسی به خدمات یا درمانهای ضروری رها کند یا باعث شود افراد با پیشینههای مختلف احساس کنند که دیدگاههایشان بهطور جدی مورد پذیرش قرار نمیگیرد».
چگونه تعصبات خود را بشناسیم و کنترل کنیم؟
برای کسانی که میخواهند در تشخیص تعصبات خود و ارائه مراقبتهای فرهنگی حساستر بهتر شوند، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که خودتان را آموزش دهید. البالگیتی گفت: «ارائهدهندگان سلامت روان باید سرمایهگذاری زمان و منابع مالی خود را در آموزشهای عمیقمحور و جوامع یادگیری به رهبری پزشکان BIPOC که بر افزایش آگاهی انتقادی درباره نژاد و فرهنگ نسبت به آموزشهای شایستگی فرهنگی یک بعدی تمرکز دارند، اولویتبندی کنند.»
با همکارانی با سوابق مختلف صحبت کنید. به دنبال تحقیق از محققان BIPOC باشید. در دوره های آموزش مداوم یا آموزش که توسط کارشناسان بهداشت روان BIPOC هدایت می شود ثبت نام کنید. تاکر گفت: «آموزش خود درباره فرهنگهای متنوع میتواند به شما در درک دیدگاههای مختلف کمک کند تا مراقبتهای شایسته فرهنگی را بهتر ارائه دهید. علاوه بر آموزش و آموزش گسترده تر، کارشناسان توصیه می کنند که دیدگاه ها و مفروضات خود را به طور انتقادی بررسی کنید. تاکر میگوید: «باورهای خود را به طور منظم ارزیابی کنید و این سؤال را مطرح کنید که آیا آن افکار واقعاً مبتنی هستند یا از یک دیدگاه جانبدارانه میآیند. هرچه آموزش و آموزش بیشتری دریافت کنید، تشخیص سوگیری های احتمالی آسان تر خواهد بود.
قومگرایی در روانشناسی
قومگرایی در روانشناسی چنان فراگیر است که به سختی میتوان هر نمونهای از آن را در عمل به دست آورد. بنابراین مهم است که هنگام مراقبت از بیماران به آن توجه شود. به گفته دکتر ایدیگو، “رویکرد مشترک برای درمان می تواند به کاهش اثرات سوگیری های ناخودآگاه در درمان کمک کند.” این همکاری شامل تشویق مراجعان به مشارکت در تعیین اهداف درمانی و بررسی منظم با مراجعین برای یافتن اینکه آیا این درمان به ارزشهای فرهنگی و شخصی آنها توجه دارد یا خیر. به جای اینکه بر اساس پیشینه یا هویت خود فرضیاتی بسازید، سوالاتی بپرسید و با مراجعان درگیر شوید تا یک برنامه درمانی را شکل دهید که برای آن فرد منطقی باشد.
بدون دیدگاه