“تحریک” یا خود تحریکی می تواند برای تعریف هر گونه رفتار خودآرام کننده خودآگاهانه یا ناخودآگاه که فرد انجام می دهد استفاده شود. این رفتارها معمولاً به صورت صداها یا حرکات تکراری هستند. تحریک صوتی (یا تحریک شنوایی) به طور خاص به هر رفتار خود تحریکی اشاره دارد که شامل استفاده از تارهای صوتی، دهان، لب ها و گوش ها می شود. دلایل تحریک از فردی به فرد دیگر متفاوت است. با این حال، این رفتارها معمولاً برای کمک به یک فرد برای تحریک حواس، کاهش اضطراب، مقابله با اضافه بار حسی، ابراز ناامیدی، یا تسکین ناراحتی فیزیکی به کار می روند.
در حالی که رفتارهای تحریک کننده را می توان توسط همه افراد یافت و انجام داد، معمولاً با افراد مبتلا به اوتیسم (ASD)، اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و سایر اختلالات مرتبط است. همچنین انواع مختلفی از رفتارهای تحریک کننده وجود دارد. مانند دیداری، لمسی (لمسی)، کلامی و دهلیزی (بر اساس تعادل). با این حال، این مقاله به بررسی تحریک کلامی به تنهایی و همچنین علائم، مثالها، دلایل انجام آن و نحوه مدیریت آن میپردازد.
تحریک صوتی چیست؟
تحریک صوتی (همچنین به عنوان تحریک شنوایی شناخته می شود) را می توان به عنوان هر رفتار خود تحریک کننده ای که شامل استفاده از تارهای صوتی، دهان، لب ها و گوش ها می شود، درک کرد. هنگامی که ما به طور کلی به تحریک فکر می کنیم، به دلیل اینکه بخشی از معیارهای تشخیص اوتیسم است، معمولاً با اوتیسم همراه است. با این حال، این رفتارها در میان افراد با تفاوتهای عصبی رشدی متفاوت رایج است، بنابراین، افراد مبتلا به ADHD نیز رفتارهای تحریککننده از خود نشان میدهند.
با این حال، در این موارد، دلایل تحریک متمایز خواهد شد. به عنوان مثال، افراد مبتلا به ADHD به عنوان وسیله ای برای بهبود کنترل تکانه و تمرکز، تحریک می شوند. در حالی که افراد اوتیستیک تمایل دارند این کار را برای تسکین اضطراب یا اضافه بار حسی انجام دهند.
تظاهرات و نوع رفتار تحریک کننده نیز ممکن است متفاوت باشد. به هر حال، ADHD و اوتیسم اختلالات عصبی هستند که قسمت های مختلف مغز را تحت تاثیر قرار می دهند. با این حال، هنوز تحقیقات بیشتری در مورد تجربیات افراد با هر دو (AuDHD) وجود ندارد.
نشانه ها و مثال های تحریک صوتی
این نوع تحریک معمولاً به صورت قهقهه، آواز خواندن، پاک کردن بیش از حد گلو، تکرار کلمات خاص و ایجاد صداهای تکراری (مانند زمزمه یا زمزمه) ظاهر می شود. مایک ایوینسکی میگوید: «نشانههایی که باید مراقب آنها باشید عبارتند از تکرار مکرر صداها یا کلمات خاص، تثبیت الگوهای صوتی خاص، و درگیر شدن در تحریک صوتی در محیطهای مختلف». این رفتارها ممکن است از نظر شدت و شکل از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
چرا افراد مبتلا به ADHD یا اوتیسم تحریک می شوند؟
ایوینسکی میگوید: «این رفتار میتواند عملکردهای مختلفی از جمله خود تنظیمی، تحریک حسی، ارتباط و بیان احساسات را انجام دهد. بنابراین، میتوان گفت که تحریک صوتی به دلیل تفاوتهای پردازش حسی، چالشهای تنظیم عاطفی و نیاز به خود آرامبخشی رخ میدهد. او میافزاید: «این میتواند حس قابل پیشبینی و کنترل را در دنیایی فراگیر ایجاد کند، یا به عنوان روشی برای بیان احساسات درونی که ممکن است ارتباط کلامی دشوار باشد، عمل کند».
به عنوان مثال:
یک مطالعه در سال 2021 روی بزرگسالان اوتیستیک و غیر اوتیستیک نشان داد که بزرگسالان اوتیستیک (تشخیص داده شده و مشکوک/خود تشخیص داده شده) گزارش دادند که حساسیت های حسی و تحریک پذیری بیشتری نسبت به بزرگسالان غیر اوتیستیک دارند. آنها دریافتند که حساسیت حسی این افراد اثرات منفی عاطفی، فیزیکی و شناختی بر افراد دارد. بنابراین، تحریک بهعنوان یک مکانیسم خودتنظیمی عمل میکرد که امکان بیان عاطفی مثبت و منفی و حواسپرتی شناختی را فراهم میکرد.
علاوه بر این، این کار نشان داد که سرکوب این رفتارها هم بر احساسات و هم بر شناخت تأثیر منفی دارد. با این حال، به دلیل فشار اجتماعی، افراد بدون توجه به سرکوب آنها تمایل داشتند.
چگونه تحریک صوتی مدیریت می شود؟
در حالی که تحریک صوتی نباید به عنوان یک رفتار منفی تلقی شود، گاهی اوقات ممکن است در زمان های نامناسب رخ دهد و در نتیجه افراد احساس نیاز به سرکوب رفتارهای خود کنند. در چنین لحظاتی می توان از استراتژی های مختلف مدیریتی به عنوان ابزاری برای کمک استفاده کرد. این می تواند شامل اصلاحات رفتاری، درمان و در مورد افراد مبتلا به ADHD، دارو باشد.
ایوینسکی ابزارهای مدیریتی زیر را به عنوان ابزاری برای کمک به جهت یابی تحریک صوتی فهرست کرده است. او بیان میکند که بهترین رویکرد چند وجهی است:
اصلاحات محیطی:
ایجاد یک محیط حمایتی با ابزارها و منابع حسی می تواند به افراد کمک کند تا تجربیات حسی خود را تنظیم کنند و نیاز به رفتارهای تحریک کننده را کاهش دهند. فراهم کردن فضاهای آرام، ابزارهای فیجت و اشیاء حسی می تواند به خود تنظیمی کمک کند.
رفتارهای جایگزین:
شناسایی رفتارهای جایگزین و قابل قبول اجتماعی که نیازهای حسی یکسانی را برآورده می کنند، می تواند به تغییر جهت تمایلات تحریک کننده کمک کند.
مهارتهای ارتباطی:
توسعه مهارتهای ارتباطی از طریق گفتار درمانی، آموزش مهارتهای اجتماعی، یا سیستمهای ارتباطی تقویتی و جایگزین (AAC) میتواند راههای جایگزینی برای ابراز وجود در افراد فراهم کند و نیاز به تحریک صوتی را کاهش دهد.
راهبردهای مقابله ای:
آموزش راهبردهای مقابله ای مانند ذهن آگاهی، تکنیک های زمینه سازی و مهارت های تنظیم هیجان می تواند به افراد کمک کند تا احساسات طاقت فرسا را بدون توسل به تحریک کردن مدیریت کنند.
رویکردهای فردی:
مناسب سازی مداخلات با نیازها، ترجیحات و حساسیت های حسی خاص فرد ضروری است. همکاری با فرد، مراقبان آنها و یک تیم چند رشته ای می تواند استراتژی های موثری را به همراه داشته باشد.
حمایت اجتماعی:
آموزش اعضای خانواده، همسالان و مربیان در مورد رفتارهای تحریککننده میتواند درک و پذیرش را تقویت کند و محیطی فراگیرتر ایجاد کند.
رفتارهای جایگزین احتمالی
همانطور که در بالا ذکر شد، رفتارهای جایگزین را می توان به عنوان وسیله ای برای برآورده ساختن همان نیازهای حسی مانند تحریک استفاده کرد. برخی از نمونههایی از جایگزینهای سالمتر برای تحریک صوتی شامل استفاده از توپهای استرس، پارچههای نرم یا شرکت در تمرینهای تنفس عمیق است.
گرینگر میگوید: «مکیدن همچنین میتواند به برخی افراد کمک کند تا سازماندهی کنند، توجهشان را افزایش داده و خود را آرام یا آرام کنند. او همچنین به “تکنیک های زمینی به عنوان تمرین دیگری اشاره می کند که می تواند مفید باشد. در حالی که این تکنیک را می توان به روش های مختلف انجام داد، او به عنوان مثال موارد زیر را بیان می کند:
- پنج چیز را که می توانید ببینید فهرست کنید
- چهار چیز را لمس/احساس کنید
- گوش کنید و سه چیز را که می توانید بشنوید به اشتراک بگذارید
- دو چیز را که می توانید بو کنید نام ببرید
- چیزی را پیدا کنید که بتوانید مزه آن را بچشید یا در مورد چشیدن آن فکر کنید
بسیار مهم است که افرادی که تحریک صوتی را تجربه می کنند برای یافتن تعادل بین ابراز خود و ارتباطات عملکردی تلاش کنند. بنابراین، این روش ها اغلب در کنار اجرای رفتارهای انطباقی مورد استفاده قرار می گیرند. ایوینیسکی پایان می دهد: «با هدف افزایش رفاه کلی و کیفیت زندگی آنها».
بدون دیدگاه